اقتصاد سياسي به زبان ساده(34)
روشنگری
يادبگير، ساده‌ترين چيزها را براي آنان كه بخواهند يادبگيرند هرگز دير نيست

اقتصاد سياسي به زبان ساده(34)

 توليد‌ کالايي‌ ساده

 قبل از سرمايه‌داري و در مراحل ابتدايي آن و از درون نظام فئودالي، آن زمان که هنوز از کارخانجات بزرگ خبري نبود، توليد‌ به وسيله‌ي توليدکنندگان کوچک يعني صنعتگران و دهقانان صورت مي‌گرفت. اين توليدکنندگان، هم خودشان مالک ابزار توليد‌ بودند، و هم خودشان با آن ابزار، کار کرده و توليد‌ مي‌کردند. مثلا" دهقان با ابزار کار خود که گاوآهن بود، روي زمين کار مي‌کرد. کفاش با ابزار کار خود، کفش‌دوزي مي‌کرد. آهنگر با ابزار کار خود آهنگري مي‌کرد و تيشه و داس و غيره تهيه مي‌نمود.

خلاصه کلام اين که هر صنعتگري با ابزار خود، کار مي‌کرده و بدين طریق دست به توليد‌ مي‌زدند. و آنچه که توليد‌ مي‌کردند در جهت رفع نيازهاي خود و خانواده بود. و اگر هم صنعتگري کالاي توليدي خود را مي‌فروخت، با پول حاصل از فروش محصول توليدی‌ خود، اجناس ديگری که مورد نياز خود و خانواده و قادر به توليد‌ آن نبودند، مي‌خريدند. يعني در حقيقت "فروختن به خاطر خريدن" بود. به اين نوع توليد‌، توليد‌ کالايي ساده مي‌گويند. بنابراين توليد‌ کالايي ساده، توليد‌ي است که توسط توليدکنندگان کوچک صورت مي‌گرفت-البته توليدکنندگان بزرگ وجود نداشتند- که هم خود مالک ابزار توليد‌ بودند، و خود، با آن ابزار توليد،‌ کار مي‌کردند. کارل مارکس در اين رابطه با تبحري بي‌نظير مي‌نويسد:

"آدمي هزاران سال تحت اجبارِ نياز به پوشيدن، لباس مي‌دوخت، بي آن كه حتي يك نفر هم خياط شود. اما پالتو، پارچه كتاني و هر عنصري از ثروت مادي كه از پيش در طبيعت فراهم نيامده است، هميشه بايد به وساطتِ يك فعاليت مولد خاص و متناسب با هدف آن به وجود مي‌آمد؛ فعاليتي مولد كه مواد طبيعي ويژه‌اي را براي نيازهاي مشخص انساني جذب مي‌كرد. بنابراين، كار به عنوان آفريننده‌ي ارزش‌‌هاي مصرفي و به عنوان كارمفيد، مستقل از تمامي شكل‌هاي جامعه (اوليه،برده‌داري، فئودالي، سرمايه‌داري) شرط حيات انسان است؛ اين ضرورتي طبيعي و ابدي است كه ميانجيِ ناگزير رابطه‌ي سوخت‌و سازي بشر با طبيعت، و بنابراين خود زندگي انسان مي‌شود1."

امروزه هم هنوز بقاياي توليد‌ کالايي ساده وجود دارد، دهقانان جزء و صنعتگران کارگاهي از نمايندگان اين نوع توليد‌ هستند. اين‌ها نه فقط براي مصرف خويش، بلکه براي فروش توليد‌ مي‌کنند تا با پول حاصل از آن، کالاي مورد نياز خود را بخرند.

انگلس در کتاب درباره "سرمايه" مارکس ترجمه ج. آزاده، چاپ يكم سال 1358 انتشارات مازيار در مورد گردش کالاي ساده مي‌نويسد:

      "فروش به خاطر خريد: يك كالاي C در برابر پول M به مبادله گذارده مي‌شود، كه اين پول مجددا" با يك كالاي ديگر C مبادله مي‌گردد؛ يا به صورت: C-M-C

      فرمول C-M-C نمايشگر گردش ساده كالاهاست، كه در آن پول به عنوان وسيله گردش، به عنوان پول رايج عمل مي‌كند.

اين فرمول(C-M-C) به معناي فروختن به منظور خريدن است، فروختن چيزي كه بدان احتياج نيست، به منظور خريدن چيزي كه بدان احتياج است.

در پروسه‌يC-M-C، (کالا-پول-کالا) پول صرفا" نقش ميانجي را دارد و كالا، ارزش سودمند[ارزش مصرفي]، نقطه ابتدا و انتها را تشكيل مي‌دهد. در پروسه‌ي   C-M-C پول يك مرتبه و براي هميشه خرج مي‌شود.

هدف از فروختن به منظور خريدن، به دست آوردن ارزش سودمند[ارزش مصرفي] بوده."

  اشخاصي که در چرخه‌ي توليد‌ کالايي ساده قرار مي‌گيرند با توجه به موقعيت مادي که در آن زندگي مي‌کنند و امرار معاش خود را مي‌گذرانند داراي خصلت دوگانه‌اي هستند. يعني از يک طرف به دليل این‌که مالک ابزار کار خود هستند و با ابزار کار خود توليد‌ مي‌کنند و بر اين ابزار مالکيت دارند، شبيه سرمايه‌دار هستند به بيان ديگر به سرمايه‌دار نزديکند. و از طرف ديگر، چون توليد‌ کالايي ساده بر کار شخصي توليد‌کننده متکي است، و توليد‌ات صنعتگر و يا دهقان، جهت مصرف شخصي و خانواده خودشان مي‌باشد و نمي‌توانند سرمايه‌اي را انباشت کنند، زحمتکش محسوب شده و از اين جهت به کارگران نزديک مي‌باشند.

 

1 - مارکس. کارل ؛ كاپيتال جلد يكم ص 72 ترجمه حسن مرتضوي، چاپ يكم سال 1386 انتشارات آگاه

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: جمعه 15 خرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط امید
آخرین مطالب